موعود

موعود

روایت شنیدنی حاج قاسم سلیمانی

دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۴۶ ق.ظ

نوجوان۱۷ ساله که اخیراً (در سوریه) شهید شد، به دوستانش گفته بود که ۲ شب است،‌ خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم را از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آن‌وقت است که امام حسین(ع) می‌آید.مهدی مشکینی نویسنده وبلاگ سرزمین شلمچه نوشت: مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، میزبان حضور سرزده سردار حاج قاسم سلیمانی بود. حاج قاسم طبق معمول سرپا ایستاد و سخنرانی کرد. در ابتدای اظهارات کاملاً استراتژیک خود، از ایدئولوژی با عنوان هژمونی برتر در مقابل قدرت‌های نظامی و اقتصادی یاد کرد و گفت که جنگ33 روزه، مصداق غلبه ایدئولوژی بر تکنولوژی بود.حاج قاسم در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش را گرفت.«نوجوان 17 ساله که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجازه تعریف خواب را نمی دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. 2 شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سر از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید نترس، درد ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.»

 

 
  • محمد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی